پدر
نوشته شده توسط : شیما

پدرم آن صفای جانم مرد  مردی که جسم نازنینش در میان ما نیست اما یاد نگاه مهربانش تا همیشه با ما خواهد بود و خواهد ماند...

یکی از بدترین روزهای زندگی ام 12 خرداد 89    وقتی شنيدم آن خبر رااز غصه و غم گريه كردم مانند يك ابر بهاري
آرام و نم نم گريه كردم رفتم به سوي قاب عكسش هي صورتش را ناز كردم با عكس او يكبار ديگر من درد دل آغاز كردم
احساس مي كردم كه آن روز دلهاي كوچك غصه دارند پروانه ها اندوهگينند گلهاي ميخك سوگوارند وقتي شنيدم آن خبر را
پر شد دلم از غصه و غم آنروز،من مانند يك ابر از صبح تا شب گريه كردم

روزها رفت و گذشت  و در انديشه باز آمدنت  لحظه ها طي شد و مرد  همیشه به یادتم بابای عزیزم

بابا حلالم کن :

سلام بابا دلگیر مباش از "طفلك"‌ات اگر مانده‌است در راه.

بخاطر دارم اول خرداد را ، وقتی زنگ می زدم می گفتی کی می آیی دلم برای بچه هات تنگ شده می گفتی 13 رجب دیره برای آمدن ، 14 خرداد نمی ایی ولی تو عزم سفر كردی خیلی سریع حتی تا 14 خرداد هم صبر نکردی . 
گفتی:"دارم می‌روم، می‌آیی؟"
گفتم:"بمان، می‌آیم"
و نماندی و من ماندم. تو رفتی .
گفتی:"نمان در این غربت"
می‌بینی پدر، می‌بینی كه مانده‌ام. توان رفتنم نیست.
هنوز هم التهاب آنروزها با من است و زمان، نبود تو را بیشتر می‌كند. كجاست عادت خاك؟ كجاست سردی‌اش كه مرا نمی‌گیرد. باور دارم كه هستی. هنوز منتظرم كه چشمان منتظر تو را ببینم، وقتی مسافرِ خانه تو می‌شوم. سایه مانده روی دیوار اتاقت غریب است و غریبی می‌كند. هنوز بغضم می‌شكند وقتی عقربه‌ها می‌رسند به 4عصر وقتی قلبت ایستاد و قامت بلندت ترك خورد...
سلام پدر
دلگیر مباش از من اگر بد شده‌ام این روزها. دلگیر مباش از من اگر بد می‌كنم با خود.
اینجا نشسته‌ای، روبروی نگاه من و نگرانی، می‌دانم.
می‌روم حرم به پای دل، كه پای رفتنم بسته‌است. درها به رویم زنجیر است، می‌مانم پشت قفل‌ها. و با آب مانده حوض وضو می‌گیرم!
می‌دانم بد شده‌ام تو می‌دانی و خدا و همین است كه تنها مانده‌ام بی تو.و همه چیز من چنان گم شده میان غبار، كه خود را هم نمی‌بینم.
روی از من مگردان در این لحظات نیاز.
هنوز هر شب زنده می‌شوی ساعت 11 شب  این روزها و باز هم ساعت، زنگ 11 را بنوازد دنگ دنگ، در 9 خرداد و من بلرزم تمام.





:: بازدید از این مطلب : 693
|
امتیاز مطلب : 136
|
تعداد امتیازدهندگان : 47
|
مجموع امتیاز : 47
تاریخ انتشار : 3 تير 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/weblog/file/img/m.jpg
zahra در تاریخ : 1391/1/2/3 - - گفته است :
دوست عزیزنوشته هات خلی تأثیرگذاربودواقعاجالب بودخداپدرتونوبیامرزه.همیشه براش قرآن بخونید...اگرتنهاترین تنهاشوم بازم خداهست اوجانشین تمام نداشته های من است


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: