نوشته شده توسط : شیما

سلام بابا سلام ای بهترین بابای دنیا اگر میگویم بهترین بابای دنیا یقین دارم که بهترینی سلام ای همنفس با بغضهای من سلام ای جاودانه در قلب زخمی من
سلام بابا حالت چطوره بابا؟
زخم معده ات  خوب شده ؟خدا مرهمی بر بیماریت نهاده ؟
زخم دل من که خوب نمیشود
بابا کجایی؟
اگر بدانی چقدر دلم برایت تنگ شده باورت نمیشود. تو که خوب میدانی اکرمی از همه دل نازکتر است یادت رفته بابا خودت میگفتی خدا نکند دلش بشکند خدا نکند اشکش جاری شود بابایی هم دلم شکسته هم اشکم را پایانی نیست کجایی؟
چرا نمی ایی؟ من که باورم نمیشود تو دیگر نیایی من چشم به راهم. بابا برگرد
بیا و نگذار بغض گلویم را بفشارد و خفه ام کند
بابا اگر نیایی این گریه ها آخر سوی چشمهایم را میگیرد اما بهتر بذار کور شوم وقتی تو را نمیبینم چشمهایم را برای چه بخواهم؟
بابا کجایی؟
چه کسی میخواهد سر من را روی شانه اش بگذارد ؟
چه کسی میخواهد دست نوازش بر سرم بکشد؟

چه کسی به من بگوید کی می آیی ؟
من دعوت  تو را میخواهم تو باید مرا دعوت  کنی
هرروز ژینا  کلاهت را بر سر می گذارد هر روز کیمیا پیام گیر تلفن را روشن می کند و می گوید یعنی بابایی دیگر نمی گوید من نمره هام خراب شد تو چیکار کردی ؟

بچه ها می گویند بابایی می گفت خوشگله کارنامه ات راگرفتی بیا جایزه ات را خودم می دم ؟
کاش اینهمه به من محبت نکرده بودی  کاش اینهمه نازم را نکشیده بودی بابا - بابا مز ه پفک وکالباسهایی که تو بچگی  برام می خریدی هنوز زیر دندونمه
راستی فصل زرد الوهاست  اما کسی  من و بچه هام را به خوردن  زردآلو دعوت نکرده میدانم تو هم عاشق زردآلویی
نرگسهای خانه به گل نشسته اند اما نه مثل هر سال انگار انها هم از رفتنت دلگیرند
بابا چطور دلت امد بروی؟ میدانم در نزدیکی خدا خانه برگزیده ای اما بابا مرا به که سپرده ای؟
چه کسی میخواهد از دیدن من ذوق زده شود؟
چه کسی میخواهد نگران سردی دستهای من باشد؟
هوا سرد شده بابا
قرار بود برایم دستکش بخری یادته بابا؟
اما بابا همه یادشان رفته .
خودم هم سردی دستانم را فراموش کرده ام اخر سرما به همه وجودم رخنه کرده بابا قلبم هم سرد شده.
بابا به نظرت کسی دلش برای من تنگ میشود؟
دلم شکسته آخر چرا؟
چرا خدا به تو فرصت نداد تا بیشتر با فرزندانت بمانی
وای بابا کجایییییییییییی من دارم دیوانه میشوم
بابا بازهم برایم دعا کن . دعا کن بتوانم مایه آرامش و آسایش همه باشم
دعا کن بابا که بتوانم مرهم قلب شکسته باشم
دعا کن بابا
بابایی کاش بودی کاش من یتیم نشده بودم به خدا بابا این کلمه بند بند وجودم را به آتش میکشد ویرانم میکند
کجایی؟
نه
من باور ندارم یتیمی برای من زود بود و رفتن برای تو زودتر بابا

با تمام وجود منتظرتم






:: بازدید از این مطلب : 629
|
امتیاز مطلب : 143
|
تعداد امتیازدهندگان : 47
|
مجموع امتیاز : 47
تاریخ انتشار : 6 تير 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/weblog/file/img/m.jpg
زینب2013 در تاریخ : 1392/6/28/4 - - گفته است :
عزیزم فک کنم ک پدرتو از دس دادی امیدوارم غم آخرت باشه

/commenting/avatars/shima-115606.jpg
mohamad در تاریخ : 1391/10/5/2 - - گفته است :
از حرفات معلومه پدرت رو از دست دادی ولی بدون هرچی بیشتر گریه کنی اون برنمیگرده وفقط خودت ناامید میشی اما در هر حال متاسفم


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: